-
کلام خدا
چهارشنبه 10 آبانماه سال 1391 04:37
-
برای خودت دعاکن
شنبه 6 آبانماه سال 1391 03:12
برای خودت دعا کن ! برای خودت دعا کن که آرام باشی . وقتی طوفان می آید، تو همچنان آرام باشی . تا طوفان از آرامش تو آرام بگیرد . برای خودت دعا کن تا صبور باشی؛ آنقدر صبور باشی تا بالاخره ابرهای سیاه آسمون کنار بروند و خورشید دوباره بتابد . برای خودت دعا کن تا خورشید را بهتر بشناسی. بتوانی هم صحبتش باشی و صبح ها برایش نان...
-
عید
چهارشنبه 3 آبانماه سال 1391 20:27
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 1 آبانماه سال 1391 02:52
ای کاش می شد فهمید در دل آسمان چه می گذرد که امشب با ناله ای بغض آلود بر دیار این دل خسته اشک می ریزد .
-
خداااا
پنجشنبه 30 شهریورماه سال 1391 22:46
خدای خوبی داریم ... آنقدر خوب که با هر مقدار بار سنگین گناه ، اگر پشیمان شویم و توبه کنیم باز هم مهربانانه ما را می بخشد ... و آنقدر بخشنده است که باز فرصت جبران را در اختیارمان می گذارد ... آری خدای خوبی داریم ... خدایی که مشتاقانه ما را می نگرد، با چنین خدای بخشنده و مهربانی ؛ ناامیدی از درگاهش معنایی ندارد ...
-
دوستی آسمانی هااا
دوشنبه 20 شهریورماه سال 1391 00:03
دنیای کوچیکشون غیر قابل وصفه.....
-
۴۰ عادت آدم های موفق
سهشنبه 14 شهریورماه سال 1391 20:54
۱. فرصتهایی را میبینند و پیدا میکنند که دیگران آنها را نمیبینند. ۲. از مشکلات درس میگیرند، در حالی که دیگران فقط مشکلات را میبینند. ۳. روی راهحلها تمرکز میکنند. ۴. هوشیارانه و روشمندانه موفقیتشان را میسازند، در حالی که دیگران آرزو میکنند موفقیت به سراغشان آید. ۵. مثل بقیه ترسهایی دارند، ولی اجازه...
-
آموخته ام ....که
سهشنبه 24 مردادماه سال 1391 03:47
آموختهام ... که بهترین کلاس درس دنیا، کلاسی است که زیر پای پیرترین فرد دنیاست. آموختهام ... که وقتی عاشقید، عشق شما در ظاهر نیز نمایان میشود. آموختهام ... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد میکند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی. آموختهام ... که داشتن کودکی که در آغوش شما به خواب رفته، زیباترین حسی است که...
-
شب های خدایی
چهارشنبه 18 مردادماه سال 1391 03:24
برایم نوشته بود : گاهی اوقات دستهایم به آرزوهایم نمی رسند شاید چون آرزوهایم بلندند ... ولی درخت سرسبز و شاداب صبرم می گوید : امیدی هست ؛ چون خدایی هست ... آری ، وچه زیبا نوشته بود ... همواره با خود تکرار میکنم، امیدی هست ؛ چون خدایی هست ...
-
گفتگو باخدا
یکشنبه 15 مردادماه سال 1391 03:55
خواب دیدم، در خواب با خدا گفتوگویی داشتم. I dreamed, I had an interview with god. خدا گفت: God asked: پس میخواهی با من گفتوگو کنی؟ So you would like to interview me! گفتم اگر وقت داشته باشید. I said, If you have the time. خدا لبخند زد. God smiled, وقت من ابدی است. My time is eternity. چه سؤالاتی در ذهن داری که...
-
لازم است...
شنبه 7 مردادماه سال 1391 21:35
لازم است گاهی از مسجد ، کلیسا و ... بیرون بیایی و ببینی پشت سر اعتقادت چه میبینی ترس یا حقیقت ؟! لازم است گاهی از ساختمان اداره بیرون بیایی ، فکر کنی که چهقدر شبیه آرزوهای نوجوانیت است ؟! لازم است گاهی درختی ، گلی را آب بدهی ، حیوانی را نوازش کنی ، غذا بدهی ببینی هنوز از طبیعت چیزی در وجودت هست یا نه ؟! لازم است گاهی...
-
انتظار در ماه خدا
پنجشنبه 5 مردادماه سال 1391 03:13
ساعات عمرمن همگی غرق غم گذشت دست مرا بگیرکه آب ازسرم گذشت تا کی غروب جمعه ببینم که مادرم یک گوشه بغض کرده که این جمعه هم گذشت مولا، شمار درد دلم، بی نهایت است تعداد درد من به خدا از رقم گذشت التماس دعا
-
ماه خدا
جمعه 30 تیرماه سال 1391 19:42
یاد دارم در غروبی سرد سرد می گذشت از کوچه ما دوره گرد داد میزد کهنه قالی می خرم دست دوم جنس عالی می خرم کاسه و ظرف سفالی می خرم گر نداری کوزه خالی می خرم اشک در چشمان بابا حلقه بست عاقبت آهی کشید بغضش شکست اول ماه است و نان در سفره نیست ای خدا شکرت ولی این زندگی ست؟ بوی نان تازه هوشش برده بود اتفاقاً مادرم هم روزه بود...
-
به تو می اندیشم
شنبه 24 تیرماه سال 1391 19:37
چند روزیست که تنهـا به تو می اندیشــم از خـودم غافـلم اما به تــو می اندیشـــم شب که مهتاب در آیینه ی من می رقصـد می نشینم به تماشا به تو می اندیشــم چــیستی........؟؟خــواب وخیالــی........؟؟ کــــه در ایـــن خــلوت شـــبها تنهـــا ........
-
اعیاد شعبانیه مبارک
یکشنبه 4 تیرماه سال 1391 08:32
بنازم ماه شعبان راکه با شادی قرین باشد در او میلاد عباس(ع) و حسین (ع) و ساجدین باشد به نیمه چون رسد شعبان ماهش تابنده تر گردد چرا چون چشم زهرا(س) روشن از روی پسر گردد شعف در نیمه شعبان به قلب عاشقان باشد جهان در انتظار مهدی صاحب الزمان (عج) باشد التماس دعا
-
برای تو
دوشنبه 29 خردادماه سال 1391 23:18
روزهای سخت چه دیر می گذ رند و چقدر آزرده خاطرم میسازند. و ناگهان روزهای شیرین از راه می رسند و روزهای تار خیلی زود فراموش می شوند و این چرخه همچنان ادامه دارد چه آسان زندگی به بازی می گیرد ما را بدون اینکه به آن فکر کنیم ، بدون اینکه فرصت لبخند زدن به خودمان را به ما بدهد درگیرمان می کند وما هم از پی آن می خندیم و...
-
عاشقان عیدتان مبارک..
یکشنبه 28 خردادماه سال 1391 00:56
آن شب ، شب بیست و هفتم رجب بود . محمد غرق در اندیشه بود که ناگهان صدایی گیرا و گرم درغار پیچید : بخوان! بخوان به نام پروردگارت که بیافرید ، آدمی را از لخته خونی آفرید ، بخوان که پروردگار تو ارجمندترین است ، همو که با قلم آموخت ، و به آدمی آنچه را که نمی دانست بیاموخت . . . نور عترت آمد از آیینه ام کیست در غار حرای...
-
امید
سهشنبه 23 خردادماه سال 1391 20:21
خدا در مکان های دو از انتظار به دست افرادی دور از انتظار و در مواقعی تصور ناپذیر معجزات خود را به انجام می رساند. برای آن مهربانِ توانا ، غیرممکن وجود ندارد ... همیشه ، همیشه و همیشه امیدی هست ...
-
دلتنگم
شنبه 20 خردادماه سال 1391 19:31
بی تو این فاصله ها طاقت من را برده ساعتم زنگ زده ، عقربه هایش مرده کاش باور کنی از دوری تو دلتنگم این دل خسته ام از دوری تو پژمرده
-
کاش می شد...
سهشنبه 16 خردادماه سال 1391 02:25
کاش می شد سرزمین عشق را در میان گام ها تقسیم کرد کاش می شد با نگاه شاپرک عشق را بر آسمان تفهیم کرد کاش می شد با دو چشم عاطفه قلب سرد آسمان را ناز کرد کاش می شد با پری از برگ یاس تا طلوع سرخ گل پرواز کرد کاش می شد با نسیم شا مگاه برگ زرد یاس ها را رنگ کرد کاش می شد با خزان قلب ها مثل دشمن عاشقانه جنگ کرد کاش می شد در...
-
تقدیم به..
یکشنبه 14 خردادماه سال 1391 20:00
ذکر من،یاد من، ورد زبان من علی است جان من، جانان من، روح و روان من علی است تا علی (ع) دارم ندارم کار با غیر علی شکر لله حاصل عمر گران من علی است .. دنیا اینقدر کوچیکه که فقط بگم: یه دنیاروزت مبارک
-
آخرین روز
چهارشنبه 10 خردادماه سال 1391 01:30
آخرین روز مدرسه بود وبعضی ها خوشحال وبعضی... تو یکسال با این آسمونی ها بودم وکلی خاطرات تلخ وشیرین دارم ، اولین سالی بود که چنین دانش آموزانی داشتم ، بماند خوب یا بد..البته معلم هایی که در مدرسه استثنایی کار میکنند بهتر میتونن متوجه بشن.دختری داشتم به نام سحر درطول سال کلآ سرناسازگاری با هر معلمی داشت نمیدونم چرا..با...
-
انتظار
چهارشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1391 20:56
منتظرم* هرجمعه منتظرم منتظر آمدنت* نگاه به اطراف می اندازم تو را نمی بینم* چشمانم بارانی میشود تو را نمی بینم* صدایت میکنم جوابی نمی شنوم* گلویم را بغض فراگرفته* بغض را در دل خود فرو میبرم* وبه حال خود میگریم* میگریم از نیامدن تو* ولی هنوزهر جمعه منتظرم* وبر لب میگویم ((اللهم عجل لولیک الفرج))
-
چه کسی به خدا نزدیکتر است؟
چهارشنبه 23 فروردینماه سال 1391 21:15
بیا به زمزمه یاد یار، دردل شب ها درون تیره خود را چو روز، روشن کن بیا سحرگاهان خزان خسته دلی را به عطر «یاد» و شمیم «دعا» چو گلشن کن تو را که مانده چنین بی پناه و دل گیری به جز خدای جهان، هیچ تکیه گاهی نیست به پیش پای تو، ای اشتیاق سبزوجوان، به جز نیایش و راز و نیاز، راهی نیست.
-
عیدتان مبارک
یکشنبه 28 اسفندماه سال 1390 02:48
دو قدم مانده به خندیدن برگ یک نفس مانده به ذوق گل سرخ چشم در چشم بهاری دیگر.... تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه تان یک سبد عاطفه دارم همه ارزانی تان!
-
تولدت مبارک بهترینم...
یکشنبه 7 اسفندماه سال 1390 05:42
خواستم برایت هدیه ای بگیرم گل گفت: که مرا بفرست که مظهر زیباییم برگ گفت: که مرا بفرست که مظهر ایستادگی ام بید گفت: که مرا بفرست که مظهر ادبم که همیشه سر به زیر دارم به فکر فرو رفتم و سرم را به زیر انداختم به ناگاه قلبم را دیدم که بهترین چیز در زندگیم هست به ناگاه فریاد زدم که قلبم را می فرستم چون او خود زیباست،...
-
آنچه نمی توان خرید..
یکشنبه 23 بهمنماه سال 1390 02:09
مفهوم واقعی عشق: گرمای مشترک از سالهازندگی مشترک باکسی که می دانیدانتخاب مناسبی برای شمابوده است.. دوستی حقیقی: دوست شما هرچقدرناتوان باشدسمت شماایستاده وزمانی که جزاوهیچ کس رانداریدازشماجانبداری می کند.. شادی: شادی واقعی باانجام کاری که دوست داشته وبه آن اعتقادداریدبدست می آید.. یک لحظه خاص اززمان : لحظه ای که رفته...
-
خدارو شکر.....
دوشنبه 3 بهمنماه سال 1390 00:41
خداروشکر که گاه گاهی مریض می شوم این یعنی اغلب اوقات سالم هستم خداروشکرکه خریدهای سال نو جیبم راخالی می کند این یعنی من عزیزانی دارم که برایشان خریدکنم خداروشکر که درپایان روزازخستگی ازپامی افتم این یعنی توان سخت کارکردن رادارم خداروشکرکه صبح بایدبازنگ ازخواب بیدارشوم این یعنی من هنوززنده ام خداروشکرکه بایدریخت...
-
رازهایی برای من
پنجشنبه 29 دیماه سال 1390 01:18
اوکه حا فظ مراد دل من است نخواهد خوابید .. درآنچه برای من اتفاق می افتد،خیری نهفته است.. زندگی من یک موهبت الهی است.. لبخندچهره من رازیباترمیکند.. همه جا خدا یار ونگهدار من است.. من یقین دارم که تمام آرزوهایم به وقوع می پیوندد... خداوند به من نزدیک است وحامی من.. من همه انسانها رادوست دارم... خانه من کانون عشق و آرامش...
-
محرم
شنبه 5 آذرماه سال 1390 16:29
بازباران باترانه... میخورد بر بام خانه یادم آمدکربلارا..، دشت پرشوروبلارا.. گردش یک ظهرغمگین، گرم وخونین، لرزش طفلان نالان، زیرتیغ ونیزه هارا، باصدای گریه های کودکانه وندرین صحرای سوزان، میدودطفلی سه ساله، پرزه ناله،..دل شکسته،..پای خسته. بازباران... قطره قطره،میچکدازچوب محمل، خاکهای چادر زینب، به آرامی میشودگل......